ماجرای نیم روز

پسر پمپ بنزینی از روی تخت بلند شد ، بی اف خیره به خط کمر پسر که نزدیک باسن تموم می شد و ادامه خط که کمی بالاتر از شورت شروع می شد و به سمت پایین پیچ می خورد نگاه می کرد،خودشم لخت به آرنج دست راستش تکیه داده بود ، کف دست چپش رو روی برآمدگی باسنش گذاشته بود و با کشکک زانوی راستش گودی پشت کشکک زانوی پای چپش رو می مالوند ولی تصمیم نداشت که حالا حالا ها از روی تخت بلند شه.
پسر پمپ بنزینی بدون اینکه قصدی برای لباس پوشیدن داشته باشه به سمت جالباسی رفت و از توی یکی از جیب های کوله اش یه بسته دانهیل پاپ آرت در آورد و به سمت یخچال رفت،در یخچال رو باز کرد و یه شیشه کنیاک در آورد و به سمت ظرفشویی رفت و دو تا لیوان تمیز برداشت و برگشت به سمت تخت اما دید که بی اف داره تی شرتش رو تنش می کنه.
پسر پمپ بنزینی پرسید:می ری؟
بی اف که داشت شلوارکش رو می پوشید گفت:اوهوم.
پسر پمپ بنزینی گفت:اما الان که کسی تو خانقاه نیست ،سر ظهره.
بی اف گفت:می رم مسجد.
پسر پمپ بنزینی پقی زد زیر خنده و سینه های کوچولو ولی سفتش منقبض شد و شکم تافتونیش یه کم رفت تو.
بی اف هم خندید و همونجوری با تی شرت و شلوارک از در دفتر پمپ بنزین زد بیرون .

36 دیدگاه »

  1. کاوه said

    من که میگم خنده دار نیست!
    لابد با حاج آقا قرار مداری چیزی داشته و یا برای طلب آمرزش رفته اونجا و شایدم رفته که دو رکعت نماز شکر بجا بیاره واسه این خطهای خوشگلی که همه جا کشیده شده.
    الله عالم
    البی اف اعلم
    ——————–
    کاوه جان یه دقیقه ای طول کشید تا خط آخر رو فهمیدمlol

  2. احتمالاً رفیقمون سالاد با این «حادثه» مشروحه حسابی حال می کنه
    بعدشم میاد میگه ای کاش بیشتر رابطه بینشون رو توضیح می دادی…. لطفاً زمانش رو بیشتر کنین!
    ——————–
    (:

  3. فری said

    البته بعد از استجابت هر دعایی و باز شدن هر در سوراخی که معلوم نیس کس دیگری قبلاً آنرا باز کرده بوده یا نه مستحب است که مومنان و باز هم مومنان آثار آنرا نشویند و به مسجد رفته و نماز شکر به جای آورند. ان شا الله اجر مومنان و باز هم مومنان محشور شدن با آقا هرکول بدنساز است و در منزلگاه غلمانیان.
    ——————–
    ?-:

  4. شکم تافتونی … وه … شکم تافتونی. … کم-نظیر بود. کم-نظیر بود. مرسی مرسی. … گذشته از درخشانی نوشته هات، به همین آسون-گیری میل جنسی غبطه می خورم؛ این که قطع رابطه از طرف بی اف هیچ موجب خشم یا بیچارگی پسر پمپ-بنزینی نمی شه. نه نه؛ تقاطعی از چیزهای ناب بود توی این موقعیت. رضایت جنسی؛ به طوری که هیچ چیز (حتی ارگاسم یا طولِ زمان رابطه) معیار رابطه نیست؛ خودش معیار خودش ه. عالی بود عالی بود. بوس
    ——————-
    من هنوزم از یه نفر به خاطر اینکه کلی توی دلنگرونی گذاشت منو و یادش رفت خبر مهمی بهم بده دلگیرم
    مرسی حمید جان
    دلم واقعا برات تنگ شده

    • مهدی حق داری ولی شرایط این جا کمی جوری نیست که بشه از آدم های این جا دلخور شد؛ هزارتا (نه د رعدد) مسئله هست که ذهن آدم رو درگیر می کنه. بوس

      من هم دل ام تنگ ه؛ برای تو، برای تجربه هام، برای دل-تنگی های تهران. بوس

  5. p00ya said

    عالی بود.

    حمید! بدبختی اینه که خود رابطه هم معیار نیست!
    ——————–
    lol

  6. حامد said

    اووو چه دقیق و با حال تمام جزییات رو مینویسی. راستی بازی شروع شده بیا ببین چه خبره.
    ——————–
    چشم می آم حامد جان

  7. پویا said

    dunhill میخواممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
    ———————
    lol
    منکه خودم از تو می گیرم …دنیا داره کدوم وری می ره؟

  8. پویا said

    اوممممممممممم وایسااااااااااااااااااااااااااا کونیاک هم میخوامممممممممممممم
    ——————–
    ها؟

  9. پویا said

    از اون تی سرتا و شلوارکای بی اف هم میخوامممممممممممممممممممممممممممم
    ——————–
    چشمم روشن

  10. پویا said

    خب حالا میتونم بگم:شب بخیرررررر
    ——————–
    بدو برو بخواب که منم بشینم یه فکری بکنم دیگه از این پستهای بی ناموسی نذارم

  11. پویا said

    اه چقدر اینجا بوی بنزین میاددددددددددددددد
    ——————-
    پویا جان بخواب دیگه جان هر کی دوست داری فردا کلی کار داریم هااااا

  12. Alfo said

    نتیجهء پزشکی

    انواع شکم شامل؛ تافتونی، سنجچی (سنگکی)، بربری (با لهجه بخونید) و تست اینجیلیسی (انگلیسی)
    ——————–
    (:

  13. hamlet said

    خوشم اومد از اینکه این اغواگر کوچولو خیلی با معرفت بود و تا آخر رفت!
    خیلی ساده بود.. اونجا که بی اف بلند شد و رفت… انگار که بار اول نبود…. انگار هنوز با هم کار دارن!
    فقط یه لطفی به این پسر خوش خط و خال بکن و یه اسم براش بذار… «پسر پمپ بنزنی» یکم براش تو ذوق زن نیست؟!
    ——————–
    lol
    بذار یه نگاهی به کامنت پست اولی که توش اومده بود بکنم ،فکر کنم اونجا هم از این بابت ازم انتقاد کرده بودی
    نه نگاه کردم از اسمش انتقاد نکرده بودی از اینکه جای درویش رو بگیره
    راجع به اسمش هاملت عزیزم
    زیبایی طبق یه سنت قدیمی نیاز به یه انکسار داره تا به چشم بیشتر بیاد
    قدیمی ها مثلا یه خالی می ذاشتن روی صورتشون یا بعدتر ها از عینک استفاده می کردند یا …
    این درسته که وقتی یه چیزی نوشته شد خالق اثر نباید بیاد پشت اثر و توضیح بده،ضعف کار رو می رسونه ،اما خوب کار من ضعیفه و می آم پشتش توضیح می دم
    به نظرم بهتره این اسم باشه روی دوست کوچولومون
    مرسی (:

  14. فرمالیسم ، فرمالیسم ، فرمالیسم
    ——————–
    خوبه؟بده؟زشته؟چیه آخه دیونیزوس جان ،این سه بار رزونانس تو چه استرسی داد

  15. کاوه said

    دمت گرم باز خط آخرش رو دیر گرفتی! من که بعضی وقتا کامنت ارسال شده خودمو که دوباره می خونم هیچی ازش دستگیرم نمیشه! 🙂
    میگم بد نیست حالا که بعد قرنی برگشتیم وبلاگمونو سیاه کردیم بیای یه سلامی بکنی و وانمود کنی از برگشتنمون خوشحالیا!! هان؟؟؟ :))
    ——————-
    من که هر شب سر می زنم به همه لینکام
    چطور دیشب یادم رفته بود بهت سر بزنم؟
    وانمود کنم؟
    انقدر خوشحالم که نگو

  16. victor said

    پسر اين دور و برا تافتوني نداريم ما. آدرس مي‌دي مزاحم شيم؟ دي: (چشم بي‌اف روشن!)
    ——————–
    ویکتور
    الان اینجا داره باد می آد صدای زوزه اش از پنجره می آد تو
    ببین داره پاییز می شه
    چرا بلاگتو راه نمی ندازی دوباره شاید اینجوری تنگ هم گرمتر شدیم

  17. پویا said

    باران کوثری کی میاد تو خانقاه پس؟
    آناهیتا نمیخوام
    d:
    ——————–
    عزیزم ،عشق من اینجا خانقاهه هااااا
    باران کوثری هر جا باباش تهیه کننده باشه راش می دن
    فعلا هم که حاجی جهانگیر پولی نداده پس باران نداریمD:

  18. پویا said

    هه هه
    فک نکنی تاثیر کونیاکه ها نه!
    تاثیر بوی بنزینه
    ——————-
    تاثیر هر چی هست امیدوارم همیشه بمونه چون من به کامنتات احتیاج دارم
    اینجا خیلی قاطی پاتیه
    تو هم که نیای دیگه من باید برم بمیرم
    یه بلاگم بزنی دیگه من جلوی سر و همسایه کلی پز می دم

  19. Inke aaali bood! Man be vofoor haal kardam! Albate badesh commente erazerheado didam va mikhastam ke eteraf nakonam he ghad haal kardam ba in post va oon doros gofte, vali dige sedaghatam balas nemitoonam nagam ke FOGHOLAADE bood va man alan koli hayajan zadam
    ——————-
    ایول خیلی خوبه که تو خوشت اومده گلنوش جان
    باعث افتخاره
    یه پست گذاشتم مخصوص تو عزیزم که پست آخر این بلاگ خواهد بود ولی تا اونموقع خیلی ممنونم که تعریف کردی ازم
    مرسی

  20. بوی خیانت می شنوم………!!
    😉
    ——————–
    هرچه علیا حضرت بفرمایند ولی این بنده حقیر نظری در باب خیانت دارم هر چند آگاهم که شاهزاده بزرگوار ما خودشان آگاهی کامل از این موضوع دارند
    حضرت والا خیانت ذاتی انسان است
    البته به شرط اینکه ذات همایونی اجازه خیانت بدهند
    😉
    جدا از این حرفا عزیزم خیانتی اتفاق نیفتاده متاسفانه

  21. victor said

    كه تاثير بوي بنزين بود. ها؟
    چند وقته خيلي‌ها مي‌گن چرا نمي‌نويسي. گرچه هيچ ايده‌اي براي نوشتن ندارم اما اگه تونستي اون روسپي بازنشسته‌ رو متقاعد كني به نوشتن، منم مي‌نويسم.نوشتنمون هم هيچ ربطي اعم از مستقيم و غير مستقيم به هم ندارن ولي همينه كه هست! (چه رويي دارم من)
    باد كه سرتاسر ايران داره ميوزه. اونم باد سرد پاييز! بايد آتيش روشن كنيم، رُم سوختني است!
    (تو پمپ بنزين لطفا امتحانش نكن. نمي‌خوايم تافتونامون بسوزن كه!)
    ——————–
    lol
    من در صدد متقاعد کردن هیچ کس از جمله خودم نیستم ویکتور عزیزم
    ولی خواهش می کنم بنویسی

  22. Alfo said

    ماجرای نیمرو هم خوب بود. برای بعد از اون بلال کره ای ها که دلم براشون لک زده بنویس.
    ——————–
    (:

  23. پویا said

    in blog hich vaght post akhar nadareee…
    ——————–
    (:<
    دااااااااره

  24. پویا said

    magar inke inja kasi bekhad enghelab makhmali kone
    d:
    ——————–
    خوب همه روابط یه جایی تموم می شن و رابطه آدم های خانقاه هم یه جایی تموم می شه و پست آخرش نوشته شده از الان ولی کی؟نمی دونم .امیدوارم به این زودی نباشه …هوا داره سرد می شه و احتیاج به اتاقهای خانقاه برام مثل نون شب می مونه
    البته شما دستور بفرمایید تموم نمی شه ها
    چون همیشه یه استثنا هست و اونوقت اون پست که صحبتش بود رو می ذارم خود خواننده ها دیگه نمی آن سراغش و متروکه می شه

  25. از آنجا که متنی که نوشته ای در برگیرنده ایده مکالمه ی زبان شناسانه است فرمالیست روسی به ذهن می آورد. تاکید بر خصلت مکالمه ای ارتباط زبان شناسانه را فرمالیست های روسی به کار می بستند. جالب تر خواهد شد اگر در نوشتن میان سخن تک گویانه و روایت تمایز قائل شوی مثل شنل نوشته گوگول
    ——————–
    فرمالیسم روسی
    آشنایی باهاش ندارم
    آها یه چیزایی یادم اومد
    نه دیونیزوس عزیزم بذار این هذیان گویی بدون الگو برداری مشخص و از پیش تعیین شده ،جلو بره و الگوهای حک شده در ناخودآگاه خودشون کار کنن
    ولی
    مرسی که بهم ایده دادی برای جستجوی فرمالیسم روسی
    که فکر کنم یه جورایی ازش همیشه وحشت داشتم

  26. hamlet said

    بار اول که گفتم جای درویش رو نگیره در رابطه با بی اف بود…. به پسر پمپ بنزینی ربطی نداره… ایشون هر کاری دلش خواست بکنن… تشویق هم میشه!!
    فکر کنم تو پستی که برای اولین بار از پسر پمپ بنزینی نوشتی گفتی که شاید براش اسم گذاشتی… چون اسم هم رو بعضی از شخصیت هات هست…. و گفتم تو ذوق زن ه چون یاد شاگرد پمپ بنزینی تهران نو می افتم!…. یکم با توصیفاتت جور درنمیاد. بذار یکم تخیلم رو بکار بندازم.
    ——————–
    شما چرا این رو می فرمایین؟
    با اون پست دایره و گوشه،حتی اگه فقط همون پست رو نوشته بودین،تخیل در حد غایی به کار افتاده بوده
    ولی در مورد تو ذوق زدگی
    راستش من به کنتراست خیلی علاقه مندم هاملت عزیزم

  27. اميد said

    خانقاه عزيز، اين هفته، سرور چند بار دچار مشكل شد. احتمالا ارسال كامنت شما همزمان با خرابي سرور بوده و به همين دليل، دريافت نشده. فكر مي‌كنم و اميد وارم -طبق قولي كه مسئول سرور داده،‌كه اين مشكل تا فردا كاملا رفع بشه.
    عذر خواهي مي‌كنم. و براي خودم متاسفم كه نظر دوست نكته سنجم را نديدم
    ——————–
    امید عزیزم
    مرسی که سریع بهم جواب دادی
    من همیشه به بلاگ کوتاه و مفیدت سر می زنم و واقعا از صمیم قلب دوستش دارم و کامنت براش می ذارم

  28. پویا said

    ساعت شش صبحه
    و تو بلاگت پرسه میزنم و میبینم که سر زدی !
    وقت مناسبی نیست – باید بخوابم
    دلم برات تنگ شده …
    ——————–
    الهی من قربون دلت برم عزیزم
    از اون موقع که *****ترک کردی افتادی به ولگردی دیگه
    اگه من ببینم ***** رو ازش خواهش می کنم *****
    P:

  29. پویا said

    کامنت قبلی منو جدی نگیرید
    هیستیریک های نیم روزی شش صبحم بود
    ——————–
    ای بابا من کلی حال کردم باهاش که
    یادم باشه قبل از ضایع شدن کامنت های بعدیت رو بخونم

  30. medad said

    لطفا با این وبلاگ هم لینک بدین

    http://www.nutpick.blogspot.com

    ممنون

    مداد
    ——————–
    حتما با کمال میل

  31. پویا said

    ***** *** ** **** ******* ******* *** ***** ******.
    **** **** ********** ***!!!

  32. hamlet said

    این یه دعوت نامه است برای یه بازی…. اگه چنانچه مایل به بازی بودید لطفا بگید بله یا باشه یا اوکی بعد بنویسید…. آها؟!

  33. eli said

    من به حرف بی اف خندیدم.نمیدونم چرا.ولی مسجد؟خنده دارِ.

RSS feed for comments on this post · TrackBack URI

برای eli پاسخی بگذارید لغو پاسخ